معادلات جهانی در حال تغییر به نفع انقلاب اسلامی است
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۰۲۵۳
امیر احمدرضا پوردستان پنجشنبهشب در یادواره ۱۰۳ شهید مدرسه حقانی قم، شکلگیری انقلاب اسلامی، فروپاشی شوروی، بیداری اسلامی، افول قدرت سیاسی آمریکا و تبدیل قدرت از شرق و غرب را جزو پیچهای مهم تاریخی قرن حاضر یاد و خاطرنشان کرد: اتفاقات و معادلات سیاسی حاکم برجهان حکایت از بسترسازی تمدن نوین اسلامی و زمینهسازی اهداف غایی انقلاب اسلامی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با تأکید بر اینکه ایران باوجود همه مشکلات اقتصادی و معیشتی در وضعیت مطلوب و امیدبخشی به سر میبرد، گفت: خطاب اصلی بیانیه گام دوم انقلاب جوانان هستند.
امیر پوردستان بابیان اینکه پیروزی انقلاب اسلامی به پیکره نظام سلطه شوک وارد کرد، افزود: تغییر معادلات سیاسی و نظامی در منطقه و جهان و ظهور قدرت جدیدی به نام جمهوری اسلامی با اتکا به دین و پشتیبانی مردمی ۲ ویژگی مهم و اساسی اتفاقات سال ۵۷ بود.
وی اضافه کرد: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جهان ۲ قطبی بود و سایر کشورها مجبور بودند زیر لوای یکی از بلوکهای غرب و شرق اظهار وجود کنند.
رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران بابیان اینکه دنیای امروز جهان زور و قدرت است و کشوری که علم و قدرت داشته باشد، میتواند حرف بزند، گفت: سازمانهای بینالمللی از سازمان ملل گرفته تا صندوق بینالمللی پول، دادگاه لاهه و ... همه برای حفظ سلطه قدرتهای بزرگ شکلگرفته و از این نهادها، آبی برای کشورهای مظلوم گرم نمیشود؛ شرط اثرگذاری کشورهای جهانسومی و پیرامونی در معادلات بینالمللی فقط از مسیر قوی شدن و استقلال میگذرد.
وی با تأکید بر اینکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران یک کشور مستعمره و در اختیار تام ایالاتمتحده آمریکا بود، گفت: بهرغم اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی دست تاراج سلطه گران از ایران قطع شد، اما مشکل اصلی آمریکا با انقلاب اسلامی ادبیات و گفتمان جدید جمهوری اسلامی در مردمسالاری دینی، استقلالخواهی و حمایت از مظلومان بود؛ آمریکا از همان ابتدا متوجه این خطر شده بود که آرمانهای انقلاب ایران میتواند در سایر کشورهای اسلامی نیز نفوذ کرده و آنها را به استقلالخواهی ترغیب نماید.
رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد: گفتمان و ادبیات جدید انقلاب اسلامی سبب شد تا دشمنان از همان سال ۵۷ تحریمهای اقتصادی، نظامی، جنگ، ترور و جنگ رسانهای را علیه جمهوری اسلامی بکار بگیرد.
وی با اشاره به اتحاد ۳۰ کشور اروپایی و آمریکایی در حمله آمریکا به افغانستان و اشغال این کشور، خاطرنشان کرد: هدف اصلی آمریکاییها از حادثه ۱۱ سپتامبر و بهانهجویی برای حمله به افغانستان، زمینهسازی برای حمله به ایران بود.
امیر پوردستان اضافه کرد: بعد از شکست پیشبینیهای آمریکا در افغانستان، آنها عراق را در سال ۲۰۰۳ اشغال کردند و طی سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ ما در زمین، هوا، دریا و سایر عرصهها با جنگندههای آمریکایی هممرز بودیم؛ آنها بیش از ۲۰۰ هزار نظامی را برای آمادهسازی حمله نهایی ایران روانه منطقه کرده بودند که با هوشمندی و تدبیر مقام معظم رهبری علاوه بر اینکه آنها جرئت حمله به ایران را پیدا نکردند بلکه دست از پا درازتر منطقه را ترک کردند.
رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: قدرت هوشمندی، مدیریت و تدبیر مقام معظم رهبری کاملاً الهی است.
امیر پوردستان عنوان کرد: آمریکاییها پس از شکست در حمله به افغانستان و عراق، جنگ نیابتی و ایجاد داعش را در دستور کار خود قراردادند تا پس از تسلط به عراق و سوریه بهتدریج ایران را نیز اشغال کرده و جمهوری اسلامی را نابود کنند.
وی بابیان اینکه آمریکا برای ایجاد داعش هفت تریلیون دلار هزینه کرد، افزود: فتنه داعش نیز باتدبیر بینظیر مقام معظم رهبری و با پایکار بودن رزمندگان و مدافعان حرم نیز به نحوی رفع و خنثی شد که هیچوقت آمریکاییها و غربیها تصور آن را نمیکردند.
وی در پایان بابیان اینکه شهدای عزیز ما درس گرفته مکتب عاشورا هستند، عنوان کرد: آمران معروف در حقیقت سینههای خود را آماج تهتها و گلولهها میکنند تا دین، آرمانها و ارزشها بمانند.
منبع:ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان قم قممنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اقتدار نظام امیر پور دستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۰۲۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روشنفکری ایرانی و تشویق حرامکاری
به جای اتهام بیسند بیاییم به تاریخی که زیستهایم رجوع کنیم تا دریابیم حقیقت چیست؟ فرض کنید امروز ۲۲بهمن۱۳۵۷است. ببینیم انواع روشنفکران چپ و راست چه میکنند.همین که انقلاب اسلامی پیروز شد بنا به همان آویختگی خود به راه چپ و راست غربی، روشنفکران ایرانی به جای اندیشیدن به وضعیت واقعی ایران و محاصره انقلاب بهوسیله گرگان سلطه و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ایران و خواست غرب در ایجاد بحران و مهارانقلاب اسلامی، خودخواسته و ناخواسته ابزار شیاطین و شیطان بزرگ سرمایهداری جهانی و قدرت سلطه شدند و امر او را درعمل پیش بردند. روشنفکران مذهبی نهضت آزادی که درون شورای انقلاب و دولت نخست مدیریت و ریاست داشتند، مطلقا انقلاب را درک نکردند اما صادقانه به اختلاف خود با انقلاب و استراتژی سازش با شیطان بزرگ اعتراف کردند. در حالی که وزرایشان نقش مشاور سفارت آمریکا را داشتند از قدرت بیرون رانده شدند. آنها درکی از روح استقلالخواه ضدسلطه و کفر انقلاب اسلامی نداشتند. چپها از این لیبرالهای صادق اولیه بدتر عمل کردند و لیبرالهای جاهطلب، لیبرالهای نفوذی غرب چون بنیصدر و تروریستها بالاخره به اتحاد در جنگ با جمهوری اسلامی به وحدت رسیدند و کمونیستها و تجزیهطلبان و روشنفکران ملحدودموکرات! نقاب ارتدکس ضدسرمایهداری فاشیستی را کنار نهادند و به سرمایهداری بدتر از نازیسم سرمایهداری جهانی وحشی پناه بردند وهمه با هم علیه مردم و انقلاب ایران به خشونت و جنگ مسلحانه رو آوردند. در حالی که یکسال ازعمر انقلاب درمحاصره قدرتهای سلطهجو نگذشته بود وحزب توده هم که چنین نکرد؛ برای ضرورتهای نفوذ و جاسوسی نقشه شوروی بود که گندش با فرمانده نیروی دریاییاش درآمد وگرنه شوروی هم چون غرب مدافع و مشوق صدام در جنگ هشت ساله بود و از استقلال اسلام میهراسید که آویخته به هیچ قدرتی نبود، جز خدا. این موضع روشنفکران همان دامچاله اصلی سقوطشان بود و روزبهروز فروتر رفتند وابزارقدرت جهانی شدند ودرهمه اشکال مذهبی و الحادی به ارباب خود پناه بردند وابزار طرحهای آمریکایی شدند وحجاب خودبرانداختند.چهره ایدئولوژیک روشنفکری؛ چهره سیاسی، فرهنگی و اخلاقی روشنفکری عریان شد.۲ نوع حجابزدایی
اخیرا در مقالهای درباره حجاب، گفتم دو حجابزدایی رخ میدهد. نگاه رهبری درباره حجاب در پوشاک زنان بهعنوان صورت و ظاهر و روبنای عفت، بهصورت عاقلانه و عالمانهای با ضرورت حفظ حجاب از دستاندازی حرامکاری در کل زندگی ما درآمیخت و معرفتی درخشان وهماهنگی ساختاری عمیقی بهوجود آورد.درک وجوب حجاب، هماهنگی حجاب با حجاب در اقتصاد، مدیریت کلان، سیاست داخلی و خارجی، نظام اداره کشوری، حیات شهری و... چیزی قیمتی است.خواهیم دید روشنفکری بیحجاب ما هم به سبب همین عدم خرد و تقوا در آغوش اسرائیل جا گرفت وحجاب ازسیمای باطل خود برافکند وسیمای هرجایی خویش را آشکار کرد.اشتباه نکنید وقتی ازرسواشدن فحشای روشنفکری وتوبه نکردن و سیاهترشدن باطنش صحبت میشود، از هویت اخلاقی متفکران سخن نمیگوییم. ما فراوان تحصیلکردگان و نویسندگان وهنرمندان شریف داریم که در فرهنگ مدرن رشد کردهاند اما از نظر اخلاقی، نخبگی، قدرت مغزی و خلاقیت فراموشنشدنیاند. این ربطی به پدیده روشنفکری و ماهیت بیهویت تسلیمشدگی به بیهویتی غربگرا وازدست دادن همه هستی بومی ومصرفگر بیاندیشه تولیدات ذهنی غرب زیستن و کر و کور بودن ندارد. دانش و شناخت غرب، زنای معنوی نیست.تسلیم به هرروز فکربیریشه و ضدارزشهای انسانیت و آزادگی خود حرامکاری است. حجاب بهطور عام یعنی زره علیه نگاه حرام یعنی خداترسی وخویشتنداری و حفظ تقوا برای توحید و عدمبردگی و پرستش شیطان و عدم غلامی بتهای گوناگون و بت نفس وبالاتر یعنی فرمان اتقوا...در همه وجوه زندگی،دراقتصاد کلان، درقوای سهگانه وقوای نظامی. ما با دو گونه حجاب روبهروییم.۱ــ حجاب از حقیقت و حق متعال که روشنفکری ما و هر شرک و نفاق اسیر آن است. ۲ــ حجاب برای ممانعت از تعدی باطل و حرام در ما و داشتن دژ برابر شیطان برای محافظت ازایمان خود و برای عمل به فرمان حق تعالی. این همان تقواست و در زندگی اجتماعی هم همین حجاب حفظ ارزشهای الهی لازم وواجب است. ماهمانگونه که نمیتوانیم اداره مملکت را به خرابکاران بسپاریم تا مثلا خودروسازی از یکطرف و خصولتیها ازطرف دیگر و قشر ممتاز و آقاها و آقازادهها و رانتخواران و انگلهای حریص بیکاره و دلالهای حقهباز از سمت دیگر ملت را بچاپند و با اتومبیلهای مرگبار مردم را به کشتن دهند و بهجای بهتر کردن اتومبیل حقیقی محصول دانش و تکنولوژی بومی و بهبود مدام کالای اصیل، به زور برای پارهآهن بیارزش ناامن، پول بنز از مردم بستانند و همانطور که نمیتوانیم اجازه دهیم آقازادههای پررو و طفیلی، جنگل ایرانی را نابود و صنعت مملکت را فلج و تجارت مملکت را به قاچاق تبدیل کنند و نمایندگان مردم و قضات و روسا نوکران اربابان مافیایی باشند و منافع آنان را درنظر بگیرند و این همه بیحیایی و بیتقوایی و بیحجابی فساد وسفره عشرت ورانتخواری حرامزادگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و انواع تبعیضات و بیعدالتی پهن باشد وبعدتنها به حجاب زنان بپردازیم،همانطور هم نمیتوانیم به روشنفکری اجازه زناکاری با دشمن اسلام و مردم در روز روشن دهیم تا با بیشرمی لخت و عور و رها از شرافت تفکر اصیل، مفتخر به نوکری قدرت جنایتکار بشری سر برهنه کند و بیفکریاش را کالای ارزشمند جا بزند ودرجهان نمایش دهد وبه خودفروشیاش افتخار کند و از اسرائیل دفاع کند.جان سخن امام خامنهای این بود که وجوب حجاب زنان با واجبات کلان پیوند دارد و وجود یکی نباید بهانه ندیده گرفتن دیگری باشد بلکه آن یک حرام را هم نباید تحمل کرد. روشنفکری بیحیا با زن بیحیا، با اقتصاد بیحیا، با سیاست بیحیا و با فرهنگ بیحیا رابطه دارد و مشوق بیحیایی برابر ربالعالمین و عصمت و معصوم است. حال میخواهم بگویم در عرصه روشنفکری ایرانی ما با این تشویق حرامکاری و شرک و ظلم روبهروییم. با حرامزادگی و زشتکاری با قدرتهای جهانی و تفکرات الحادی و فسادهای نولیبرالی حرامکار روبهرو هستیم. این هم تحملپذیر نیست .
خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن
پس این نظر متفکران منتقد غرب و شارحان ارجمند فلسفه وچپ مستقل،قابل قبول نیست که خشونت و به بازی نگرفتن روشنفکران در انقلاب اسلامی و خشونت و سرکوب آنان را به کینهتوزی و سرآخر سقوط در آغوش اسرائیل کشاند. این دروغ و دستکم جهالت محض است زیرا با روشنفکران محارب یا دارای تفکر همراه با محاربان که اول اقدام به جنونبارترین خشونت و ضدیت علیه انقلاب کردند، چه میتوانستند بکنند؟ اجازه دهند با ۲درصد هوادار و با زورگویی و جوسازی و ترور نقشهمند از پیش و تفکر فاسد نهانکار، یک انقلاب را نابود کنند؟ بدتر از انفجار دولت و کشتارجمعی همراهی با صدام و تجزیهطلبی چه چیز ممکن بود که نکردند؟ تازه سرشت خشونتبار روشنفکری زمان شاه را چه میکنید؟ آن زمان هم جمهوری اسلامی بود که آنان با دیکتاتوری و مصرف اندیشههای تزریقی و استالینی مقابله با رژیم شاه را نقاب بیهویتی و چاکری اربابان قدرت سرمایه کرده بودند؟ کمترین سازشی با این روشنفکری گمراه، چیزی ازانقلاب اسلامی ومقاومت واستقلال امروزی باقی مینهاد؟آقایان بدون اینکه فرصتطلبی و سوبژکتیویسم و احساسات روشنفکری ایرانی را درست بشناسیم، این روشنفکری و شبهمدرنیسم آن جز خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن و سرمایه جهانی و تقلید و نفس استقلال، ماهیتا کارکردی نمیتوانست داشته باشد و عملا نداشت. پای نخبگان بزرگوار دانش و فرهنگ را همانطور که گفتم مطلقا به میان نکشید که ربطی به ماهیت روشنفکری نداشتند و هرگز دشمن ایران و سرسپرده اجنبی و ایدئولوژی اجنبی و واسطه از خودبیگانگی و مبلغ بیهویتی و پرگویی پوچ و مصرفکننده نیستانگاری غربی و دشمن دین، استقلال، اخلاق و فرهنگ ایرانی نبودند .پز انسان منصف گرفتن آسان است؛ واقعگرایی و انصاف و داوری عادلانه غیراحساساتی و ناعوامفریبانه و عقلانی و مستند به رخدادهای واقعی مشکل است .روشنفکری ما سیری به سوی ظهور خشونت و بیخویشی و ابزارشدگی و درندگی اسرائیلی داشت وبا تروریسم و درکنار آمریکا واسرائیل و جنایتشان قرار گرفت و ابزار پرگار شد؛این استعدادش راپیشاپیش فاش کرد که کناراسرائیل باشد وبرای زورگیری درقدرت هرجنایتی بکند. ازرجوی تا هزارخانی تا کومله و حزب کمونیست اسرائیلی و میلانی و جاسوسان سیا وهمدستان موساد و نوچههای خبیث بیارزشی که مصداق همدستی با شیطانند، مگر جز این کردند؟ هنرمندان پناه برده به دامن آمریکا و سلبریتیهایی که بازار روشنفکری ومرجعیت روشنفکری را کساد کردند، از فرهادی تا پناهی و هنرپیشههای بیمغز شیفته جاسوسی غرب و تبلیغاتچی آب دهان و دلقکهایی چون کریمی، مگر شاگردان و درسآموختههای همین روشنفکران پوچ در چرت و چرک و غرق لقمه حرام سیا و وطنفروشی نبودند؟ مگر اینان شاگردان و بازیگران همان کارگردانان تراریخته و استادان بازیچه دانشگاههای آمریکا نیستند که سررشتهاش دست آمریکاست و ید بیضا دارند و بشیر تسلیم به غرب و ایرانفروشی با نقاب ایراندوستی شدهاند و کنار وحشیترین دشمن ایران وشیطان بزرگ ابزار تبلیغیاش گشتهاند و از دستشان لقمه میگیرند ؟مگرهما ناطق وامثال اوهمه اعتبارشان را خرج توجیه توطئههای انگلیسی ودفاع از بابیت و وهابیت نکردند؟ وزیرسایه این درندگان با انقلاب مردم نجنگیدند؟ اگر کسی باید طلبکار و مظلوم خوانده شود، جمهوری اسلامی است به جرم شجاعت در ایستادگی و شکست توطئه آمریکا و روشنفکران در خدمت آمریکا.